-آرزوهاي انسان در چه مواردي مستحسن و در چه مواردي مذموم است؟
(0)
-به چه كسي آزاد مي گويند؟(0)
-در جامعه ي امروزي چگونه مي توانيم آزاده باشيم؟
(0)
-معروف است كه بشر مختار و آزاد آفريده شده , و سرنوشت او در دست خود اوست . واو , خود سرنوشت ساز , و طراح نحوه زندگي آينده خود مي باشد . از طرف ديگر قانون وراثت كه از اصول علمي مسلم جهان ما است , به ما مي گويد كه فرزندان نه تـنها وارث مال و صفات ظاهري پدران و مادران هستند , بلكه صفات دروني و روحيات خوب و بد آنان را نيز به ارث مي برند , و صفات و روحيات موروثي درسرنوشت آنان كاملا موثر است . چگونه مي توان انسان را در تعيين سرنوشت خود آزاد دانست ؟(0)
-آيا آزادي مستلزم وحدت اديان نيست ؟(0)
-معناي آزادي در اسلام چيست ؟(0)
-نظر اسلام درباره آزادي عقيده چيست ؟(0)
-نظر اسلام درباره آزادي انسان چيست ؟(0)
-چرا اسلام , اسلام آوردن بردگان را موجب آزادي آنان نداسته است ؟(0)
-اسلام مي گويد : پيروان هر دين و آييني حق حيات دارند و بطور آزاد مي تواند خود را معرفي كند پس چرا از پيروان ديگر ماليات و جزيه دريافت مي كند ؟(0)
-آرزوهاي انسان در چه مواردي مستحسن و در چه مواردي مذموم است؟
(0)
-به چه كسي آزاد مي گويند؟(0)
-در جامعه ي امروزي چگونه مي توانيم آزاده باشيم؟
(0)
-معروف است كه بشر مختار و آزاد آفريده شده , و سرنوشت او در دست خود اوست . واو , خود سرنوشت ساز , و طراح نحوه زندگي آينده خود مي باشد . از طرف ديگر قانون وراثت كه از اصول علمي مسلم جهان ما است , به ما مي گويد كه فرزندان نه تـنها وارث مال و صفات ظاهري پدران و مادران هستند , بلكه صفات دروني و روحيات خوب و بد آنان را نيز به ارث مي برند , و صفات و روحيات موروثي درسرنوشت آنان كاملا موثر است . چگونه مي توان انسان را در تعيين سرنوشت خود آزاد دانست ؟(0)
-آيا آزادي مستلزم وحدت اديان نيست ؟(0)
-معناي آزادي در اسلام چيست ؟(0)
-نظر اسلام درباره آزادي عقيده چيست ؟(0)
-نظر اسلام درباره آزادي انسان چيست ؟(0)
-چرا اسلام , اسلام آوردن بردگان را موجب آزادي آنان نداسته است ؟(0)
-اسلام مي گويد : پيروان هر دين و آييني حق حيات دارند و بطور آزاد مي تواند خود را معرفي كند پس چرا از پيروان ديگر ماليات و جزيه دريافت مي كند ؟(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:580 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:16

نكات قابل توجّه در رابطه با جنگ احزاب چيست؟

1ـ جنگ احزاب آخرين تلاش كفر، آخرين تير تركش دشمن، و آخرين قدرت نمائي «شرك» در برابر «توحيد» بود؛ به همين دليل، هنگامي كه بزرگترين قهرمانان دشمن «عمرو بن عبدود» در برابر بزرگترين افسر رشيد اسلام، امير مؤمنان علي(ع) قرار گرفت؛ پيامبر فرمود



«بَرَزَ الْاِيْمانُ كُلُّهُ اِلَي الشِّرْكِ كُلِّهِ» (بحارالانوار 20/215، چاپ جديد) [تمام ايمان در برابر تمام كفر قرار گرفت.]



زيرا پيروزي يكي از اين دو نفر بر ديگري، پيروزي كفر بر ايمان يا ايمان بر كفر بود؛ و به تعبير ديگر، كارزاري بود كه سرنوشت اسلام و شرك را مشخّص ميساخت؛ و پيامبر(ص) دقيقاً به اين امر توجّه داشت.



2ـ مسألة حفر خندق كه به پيشنهاد «سلمان فارسي» صورت گرفت، در جزيره العرب سابقه نداشت؛ و از لحاظ نظامي و رواني حائز اهميت بود و ضربه اي براي احزاب شرك.



3ـ ثبات و پايداري پيامبر و لشگر اسلام عليرغم گرسنگي شديد و كمبود موادّ غذائي از يك سو، و بدي اوضاع جوّي از سوي ديگر، بزرگترين اثر را در بازگشت احزاب داشت؛ زيرا قادر نبودند كه با موقعيّت هجوم نظامي سريع، كار سپاه اسلام را يكسره كنند؛ بلكه در جاي خود نزديك يك ماه تمام باقي ماندند، بدون هيچ فعّاليّت جنگي قابل ملاحظهاي! اگر بر اين مشكلات اين را بيفزائيم كه قبائل عرب به عمليّات نظامي طولاني و فرسايشي عادت نداشتند، بلكه قدرتشان در حركات آني و گريز سريع بود؛ خواهيم دانست ناراحتي شديد احزاب از طول مدّت محاصره و آثار مربوط بدان، امري طبيعي بود.



4ـ جلوگيري مسلمانان، از گروه از خود گذشته احزاب و سواراني كه سعي داشته از جاي تنگ خندق بگذرند، اثر شديدي در ايجاد ترس و رعب و از بين بردن مقاصد خصمانة آنها داشت؛ زيرا يقين كردند كه اينگونه از خود گذشتگي در هر حال بينتيجه است.



5ـ گشتيهايي را كه پيامبر اسلام وظيفة دقيق نگهباني نظامي را به عهدة آنها نهاده بود، در اين جنگ سهم مهمّي داشتند؛ و نقششان در خنثي كردن اين هجوم بي سابقه، قابل توجّه بود.



6ـ «نعيم بن مسعود» براي نفاق افكني در لشگر كفر كه پيامبر اسلام(ع) او را به آن مأمور كرده بود، نقش بزرگي در ضعف سپاه احزاب و ايجاد اختلاف ميان آنها داشت؛ و اين پيش آمد، اهمّيّت جنگ رواني را در برابر نبرد مسلّحانه كاملاً آشكار مي سازد.



7ـ انسجام و هماهنگي لشگر اسلام و انضباط آنان، و اطاعت از رهبرشان اثر بسيار عظيمي در بالا بردن موقعيت آنها داشت؛ به ويژه كه دشمنان نقطة مقابل آن بودند؛ و همين امر كار ديپلماسي اسلام را كه افرادشان مورد اعتماد شديد هم بودند، در اساس بسيار آسان ميساخت؛ و بي جهت نيست كه در از هم پاشيدن نيروي احزاب و پراكنده نمودن يكپارچگي صفوف آن، به آساني پيروز شدند.



8ـ براي قريش در پايان اين جنگ كاملاً روشن شد كه كوشششان براي نابودي نهضت اسلام از طريق توّسل به نيروي نظامي، به پيروزي نخواهد انجاميد؛ به ويژه كه آنها در اين نبرد هم نيروهايشان را در بزرگترين لشكركشي در جزيره العرب بسيج كرده بودند.



9ـ هدف اصلي پيامبر بينتيجه ساختن اين بسيج هولناك احزاب بود، كه پس از آن هرگز قادر به بسيج چنين نيرويي نشدند؛ و به طور جداگانه نيز از برخورد با نيروي اسلام وحشت داشتند؛ و از اين پس، ابتكار عمل در همه جا به دست مسلمانان افتاد و از دست نرفت تا اسلام تمام جزيره العرب را در برگرفت.



10ـ «عوامل پيروزي» پيامبر(ص) و لشگر اسلام در ميدان احزاب، علاوه بر تأييد به وسيلة لشگر نامرئي و باد و طوفان شديدي كه آرايش لشگر احزاب را به هم ريخت و در قرآن به آن اشاره شده، مجموعهاي بود از روشهاي نظامي، سياسي، به اضافة عامل مهم فرهنگي، و مديريّت تمام عيار پيامبر(ص) در اين زمينهها.








مدريريت و فرماندهي در اسلام


حضرت آيت الله مكارم شيرازي

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.